وی دانشآموز شهر هویزه بود و در دوران دفاع مقدس یک روز هنگام شستن ظرفها در کنار رودخانه، با دیدن سربازان عراقی که شهرش را اشغال کرده و به مقدسات توهین میکنند، به سمت آنها سنگ پرتاب میکند و آنها این دانشآموز را به رگبار میبندند و به شهادت میرسانند.
وی که از اشغال سرزمینش توسط نیروهای عراقی بسیار خشمگین بود، یک روز در خلال دفاع مقدس در حاشیه رودخانه در حالی که مشغول شستن ظرف بود، به نیروهای عراقی اعتراض کرد و به طرف آنها سنگ پرتاب کرد.
نیروهای مسلح صدام از سنگهایی که با دستان کوچک سهام پرتاب میشد بسیار ترسیدند، به همین دلیل لوله اسلحهها را به سوی او نشانه رفتند و آتش گشودند و «سهام» 12 ساله همچون شکوفهای پرپر شده در بر لب شط بر زمین افتاد؛ تیر مستقیم به پیشانی سهام خورد و از بینی تا کاسه سر او را متلاشی کرد.
در زمان تدفین این دانشآموز شهید، به دلیل متلاشی شدن مغزش و چون نمیتوانستند خون سر را متوقف کنند، به ناچار سر شهیده سهام را در یک کیسه نایلونی قرار دادند و او را آماده خاکسپاری کردند.
شهیده «سهام خیام» به عنوان یک دختر قهرمان به درس فداکاران کتاب فارسی دانشآموزان سوم ابتدایی اضافه شد.
تعداد مشاهده
(3207)
نظرات
(0)